وبلاگ گروهی بازاریابی بین الملل

مطالب بازاریابی , استراتژی و فروش در مقیاس جهانی

وبلاگ گروهی بازاریابی بین الملل

مطالب بازاریابی , استراتژی و فروش در مقیاس جهانی

تبریک

همین الان متوجه شدم که با یک رشد هشتصد تایی از دیشب تا حالا برای اولین باررکورد دار بازدید کننده در بین دوستانمان بودیم.

وانشاالله به کمک هم حفظش می کنیم .

متشکرم

تشکر و نقد بر یادداشت شما (شماره دوم)

این یاداشت براساس نظر اقای بهزادمنش از جست و جوی فرصت ها درعصر پورتال ها نوشته شده .

و با تشکر از نظر شما

- من از پیشنهاد خوب اقای بهزادمنش که نباید فقط روی یک ایده متمرکز باشیم متشکرم و موافق موافقم. ولی از طرفی تا روی یک ایده متمرکز نباشیم نمی تونیم اونو به سرانجام برسونیم وجدی بودی در کارها لازمه موفقیت است.

- ازارائه محصول به روش نوین گفته بودید درواقع این همون تحقیق و جستجوبرای ساختن پورتال هاست که تا اینجا می شه بخش مهمی از انتخواب نوع درگاه ما.درواقع یافتن یک فرصت برای ایجاد یک درگاه.

- در مورد (پیدا کردن محصول جدید وبعد ساختن بازار). اگر منظوربازاری جز درگاه است که می شه یه نظریه جدیدترو شاید موفق تر.ولی اگر منظورپیدا کردن محصول خوب باشد در عصر پورتالها هدف ایجاد بازاری نوین برای ارائه یک محصول است حالا اون محصول می تونه حتی چیزی باشه که در شکل های قدیمی بازار فروش خوبی نداشته یا در واقع محصول خوبی هم نبوده اما این نوع جدید بازار امکان موفقیت فروش را در قالبی جدید فراهم می کنه .

در واقع یک روش داریم که با انواع محصول می تونه در گاه های متنوع ایجاد کنه وحتی محصولات ناکارامد را به فروش برسونه.

- طبق نظر اقای بهزادمنش این یه کار خدماتی است که نیاز به سرمایه چندانی ندارد و عموما سرمایه درگردش ارائه دهندگان اصلی محصول هم می تونه دراختیار دارندگان این بازار قرار بگیرد و این هم می تونه از عوامل موفقیت باشه.

- اما اماری هست که فقط در تهران نشون می ده 95درصد افراد این شهر سرمایه ای بیش از 10میلیون ریال در حساب بانکی شان به صورت راکد دارند(این متوسط موجودی نیست کمترین انها است) که خوشحال می شن در اختیار ایده های ناب شما قرار بدن و از طریق اون در امدی هم داشته باشن پس در کشور ثروتمندی مثل ایران نباید نگران نداشتن سرمایه بود .

با تشکر (حیات خلوت)

تشکر و نقد بر یادداشت شما(شماره اول)

بحث زیر در رابطه با تحلیل خوب اقای مجذوبی (علیرضا) از وبلاگ مهارت های فروش است که حتما قبل از این بخوانیدش.

 و منتظر تحلیل ها ی شما دوستان خوبم هستم ...

اقای مجذوبی محترم در ابتدا با تشکر از جمله اشتباه در ابتدای متن خوبتان من اساسا به جمله (استفاده از فرصتها) که بهر حال نوشته شده اعتقادی ندارم این جمله شما فرصتی بود که من ازش سواستفاده می کنم و این اعتقادم را می گم .به نظر من از فرصتها حتی کسانی که همیشه خواب بودند هم می تواند استفاده کنند ولی افراد موفق  از فرصت ها یا سو استفاده را می برند یا  فرصتها را جست و جو می کنند و انها را قبل از دیگران کشف می کنند یا اساسا فرصتها را برای خود و دیگران خلق می کنند .

من هم مثل اقای مجذوبی قبول دارم که در ک نیاز پنهان به محصول جدید ومثل (بازار جدید )همان چیزی است که در عصرپورتال ها باید به اون توجه بشه(خود من بعد از فکر کردن به خلق بازار نو البته از نظر زمانی نه اولویت به تولید محصولی فکر می کنم که در صنعت غذایی دنیا تحول بزرگی ایجاد کند ) . ولی مشتری وقتی تو صف محصول جدید ما می ایسته که ما محصولمون را به اومعرفی کرده باشیم و اوهم ادرس صف ما را بداندو وقتی یک سر و گردن از رقبا بالاتر هستیم اونا قطعا می تونن ما را ببینن پس باز به همین نکته می رسیم که باید خودمونو بهشون معرفی کنیم و شما قطعا این فرمول ریاضی را می دونید .

با این حال بحث من در واقع از بازار نو بود نه محصول جدید یا مشتری جدید  ولی در عین حال  به نظر من هم هر دو اینها می تونه با هم اتفاق بیفته و قطعا محصول جدید بازار جدید در نتیجه مشتری جدید دارد ولیبه نظر من محصول و مشتری جدید لازم و ملزوم هم هستند ولی من می گم بازار جدید می تونه مستقل به وجود بیاد و این موفقت فقط زمانی تضمین شده است که محصول شما تضمین شده باشه ولی اینجا به همون بحث خلق بازار نو می پردازم.

به طور مثال در بازار اقای رستمی مشتری به فروشگاه مورد نظر خود که با اقای رستمی هم قرار داد دارد مراجعه می کند و کلای خود را با استفاده از کارت الکترونیکی که قبلا در حساب اقای رستمی شارژ شده خریداری می کند و مزایا ی استفاده از اون برای خریدار تخفیف ویژه استفاده از کارت است که فروشنده توانسته در قبال تضمین فروش بالا توسط اقای رستمی در اختیار او قرار دهد و ایشان هم بخشی از ان را به مشتران تخصیص می دهد من فکر می کنم می تونم بگم این روند مثل کار شرکت های بیمه است.

وقتی شما انبوهی از محصولات مورد نیاز مشتری خاص خود را به او عرضه می کنید در واقع نیاز او را فراتر از انتظارش براورده کردید و به نظر می رسه مشتری بتونه در قبال این مزیت از فرهنگ بهتری برای خرید تبعیت کنه و این روندی است که افراد کار افرینی مثل اقای رستمی بیش از پنج سال که با موفقیت در همین بازار مشهد دارند ازش استفاده ها می کنند . راستی گفتم کار افرین بیل گیس یه تعریف از این ادمهای موفق داره که بهتر همین جا بهش اشاره کنم . اون می گه در عصر جستو جوی طلا در امریکا کسانی که به دنبال طلا وارد این سرزمین شدن از هر ده نفرشان یک فرد به طلا رسید ولی کسانی که بین راه ماندندو  خدمات ارائه کردند همگی برنده واقعی بودند و بیشترین سود را بردند .به نظر شما کار افرین کدام است ؟ (کسی که به دنبال محصول ارزشمند بود یا یابنده  بازار خوب)

و در مورد اقتصاد کشورمان رک بگویم به قول نویسنده فقید وین دایر عده ای وجود دارند که موانع را به شکل سکویی برای پرواز می بینند و این افراد از کسانی که در شرایط مهیا به موفقیت می رسند سر بلند تر خواهند بود چرا که رقبای کمی دارند و این تنها یک مزیت ان است که انها را تبدیل به عقابهای تیز پرواز عرصه کار خود می کند .

به نظر من اون فروشنده ای که از سوال شما بعد از خرید استقبال نکرده در عرصه کسب و کار خود به قول وین دایر مرقابی است که  باوجود بال نمی تواند پرواز کند یعنی با وجود داشتن فرصت برای مشتری وفا دار کردن شما مشتری خود را برای همیشه به راحتی از دست داده است .

در اخربا تشکر از تحلیل اقای مجذوبی من بیشتر دوست دارم نظرا ت نقد شما را ببینم تا بتونم زوایای این طرح را روشن کنم و معتقدم مشخص کردن ایرادات کار باعث پیشرف اون می شه من موانعی را که شما دوستان خوب معرفی کنید و نشان دهید سکویی برای پرواز می بینم نه تکیه گاهی برای ماندن و در جا زدن .

متشکرم.( حیات خلوت)

مدیریت تلاش ها

الان اومدم تویه بلاگ اسکای و تویه قسمت مربوط به وبلاگ شما.

دیدم که 60 تا نظر جدید ثبت شده است و همچنین آمار وبلاگ خیلی بالا رفته است.

یواش یواش دارید به کاویان می رسید. البته هنوز آنها از شما جلوترند و وبلاگ فروش پشت سر در حال تعقیب شماست. همچنین شما با مشاهده ی وبلاگ فروش متوجه تغییرات جالبی در ظاهر وبلاگ و نحوه ی جایگیری مطالب شدید, به نظرم رسید که شاید اگر خانم صباغ طبسی را به جمع مدیران اضافه کنیم, بتوانیم کارها را بهتر و سازمان یافته تر به سامان برسانیم, لذا از این لحظه ایشان نیز به جمع مدیران وبلاگ شما اضافه شدند. 

البته دوستان دیگری هم هستند که اگر باز حجم کار بیشتر شد از خدمات افتخاری آنها نیز بهره مند شویم همچون خانم سالاری و آقای بهزاد منش .

بنابراین سایر دوستان اگر خواستند در وبلاگ عضو شوند میتوانند به خانم صباغ ایمیل بزنند تا ایشان برایشان دعوت نامه بفرستند و همچنین در راه ویراستاری مطالب دوستان نیز از ایشان تقاضای همکاری داریم.

همچنین باز هم خواهش می کنم که بیشتر از آنکه مطالب را از سایت دیگری مستقیما کپی و پیست کنید خودتان مطالب را بخوانید و خلاصه ای تعدیل شده با توجه به شرایط کلاس و جامعه ی خودمان با انشای خودتان بنویسید, ما در این وبلاگ می خواهیم با زبان خودمان حرف زدن و نوشتن و تعدیل کردن را نیز یاد بگیریم. 

شاید در آینده در این رابطه مسابقه ای هم بتوانیم برگزار کنیم.

در امتحانات موفق باشید و درس بازاریابی بین الملل را 20 بگیرید همه تان. آمین


جست و جوی فرصت ها در عصر پورتال ها

این همون مقاله ای است که ازش گفته بودم و منتظرش بودید اگر می خواهید یک توفان درست و حسابی داشته باشیم باید اول اینو بخونید .

و بعد............

منتظر ایده های ناب شما برای ایجاد یک توفان فکری در وبلاگمان هستم.

و امید وارم در پایان هر کداممان بتوانیم از یک ایده بزرگ  برای خلق یک کسب و کار صحبت کنیم.

ادامه مطلب ...

و سطح دوم بازار نو............

سوال و جوابهای کلیدی داستان و بعد اتفاق بزرگی که خلق شد............

هدف شما چیست ؟  می یخواهید چه کار کنید ؟

می خواهیم کاری کنیم که شما به هیچ وجه نمی توانید انجام دهید .

چه قدر تجربه و شناخت دارید ؟ امروز اولین روز است که وارد کار می شویم .

چقدردانش دارید؟ امروز اخرین امتحان را دادیم .

ولی مدیر عامل بنز به انها نگفت ارزو بر جوانان عیب نیست و راه شناخت را برای انها باز کرد و گفت :


ادامه مطلب ...

ایام امتحانات به همه شب زنده داران عزیز تسلیت

زخر خونان عالم هر که را دیدم غمی دارد

دلا خو کن به مشروطی که آن هم عالمی دارد


راستی یک تعریف جدید از مدیر

مدیر چیزی هست میان شیطان و حیوان
اگر ظلم ببینیم حیوانیم
اگر ظلم کنیم شیطان
اگر میان این دو باشیم مدیر هستیم

مدیریت بسیار سخت است پا را اگر کمی به راست و چپ بزاریم منحرف خواهیم شد.

با تشکر

بیاییم انرژی خود را هدفمند کنیم

در راستای هدفمند کردن یارانه ها غلط گفتم برداشتن یارانه ها بیاییم انرژی خود را هدفمند کنیم بجای اینکه این همه انرژی صرف کنیم تا دیگران را کوچک کنیم همان انرژی را صرف بزرگ کردن خود کنیم و بعد متوجه می شویم نا خواسته دیگران در برابر ما کوچک شدند

سرکارخانم صباغ در جواب متن قبلی مابه نکته خوبی اشاره کردند(به نظر من وقتی ادمها به بزرگی شما نیسستند برای اینکه  اهدافتان را درک کنند ان را کوچک نکنید بلکه به انها کمک کنید مثل شما بزرگ شوند انگاه شما نیز قدرتی به اندازه ی مجموع انها برای رسیدن به اهدافتان دارید.)

این گفته من را به یاد شرکت سونی انداخت(شرکت سونی طی یک عملیات دست  به کارعجیبی زد این شرکت یک ردیف بودجه(چند درصد از سود شرکت)تخصیص داد به رقیبها تا آنها هم پیشرفت کنند چون شرکت به این امر اعتقاد داشت که اگر رقبا پیشرفت کنند آنها هم پیشرفت میکنند.


ولی این را باید به یاد داشته باشیم:خوبی که از حد بگذرد نادان خیال بد کند

ما دست دیگران را می گیریم تا مثل ما بزرگ شوند(البته بعد از بزرگ شدن خودمان)ولی از موضع قدرت و نه از موضع ضعف

باتشکر منتظر نظرات حضرات چشم به راه میشینیم همراه با صلواتی بر محمد و خاندان پاک او

بیایید به کمک هم یک تئوری جدید خلق کنیم

بیایید به کمک هم یک تئوریه جدید خلق کنیم و در آن از تئوری های قبلی بزرگان الهام بگیریم(الهام اسم دختر نیست قابل توجه آقایان)

۱-به نظر من بجای اینکه به کوچک کردن دیگران فکر کنیم بیاییم خودمان را بزرگ کنیم.

۲- یا اینکه از بزرگی دیگران برای رسیدن به هدف استفاده کنیم(منظورم....نیست)

۳-اصلا یک معنای جدید از مدیریت آگاهانه یا یک تئوری جدید(چون من بیشتر دوست دارم خلق کنم)مدیریت یعنی استفاده صحیح از منابع و امکانات دیگران

منظور این است که نیازی نیست همه چیز را خودمان بدست آریم از دست آورد دیگران هم می شود استفاده کرد این جمله کمی هم به برون سپاری تعنه میزنه

باتشکر

استراتژی اقیانوس آبی - بخش دوم

سلام بر دوستان خوب درس خوان که به وبلاگ سر نمی زنند...

ادامه ی مطلب اقیانوس ابی که البته لینکش موجود بود را اوردم که حتما +مطب اول ان بخوانید.بنا به موضوع مهمی که استاد به ان اشاره کردند(یک مشاهده گری تمام عیار برای کشف یک نیاز و بعد پاسخگویی به روشی که همه برای خودشان و هم برای مشتریانشان ارزش آفرین باشد)به نظر من یک پیش نیاز خوب برای تحلیل ادامه ی داستان بازار نو است .

ادامه مطلب ...

پی نوشت

خلاصه ای از مقاله ی بعدی من که در ارتباط با داستان (بازار نو ) است:

ما همیشه در جامعه با افرادی روبه رو هستیم که به دنبال کار هستند تعریفی که می توانید ان را به گسترش فعالیتها و رشد خود در هر زمینه ای انعکاس دهید . من بازاریابی را این چنین شناخته ام ایجاد زمینه برای  رشد و این می تواند تنها در بازار کالا و کسب و کار باشد و از ما جدا که در این صورت چندان گسترش نخواهد یافت ولی بهتر میبینم که بازار را ابتدا در درون خودمان تعریف کنیم و سپس خود را بیابیم انگاه موفق تر و زیبا تر عمل کنیم.

منتظر تغییر دید گاه تان در جست و جوی کار باشیدو البته یک روش بازاریابی جدید هم یاد خواهید گرفت.

متشکرم

بازار نو

این داستان یکی از قول هایی که قبلا داده بودم خواستم بگم یکم زود دارم عملیش می کنم فقط به خاطر دوستانی که لطف دارن ونوشته های من را می خوانند به جایی درس خوندن دارم تایپ می کنم حتما بخونید تاازنوشته های بعدیم سر در بیارین.

لطفا برداشت خودتان را از این داستان برایم بنویسید تا در مقاله ی بعدی از انها استفاده کنم و بتوانیم دید گاه های هم رابهتر بشناسیم و تحلیل کنیم.

بازار نو...


ادامه مطلب ...

 پروردگارا: به داده و نداده و گرفته ات شکر که داد ه ات نعمت .نداده ات حکمت وگرفته ات امتحان است